+السلام علیکم و رحمة الله انی میلاد مشرف…. بیشتر از این هم عربی بلد نیستم!
خوبید دوستان؟! میگم که چرا امروز پادکست عربی شروع کردم، به قول مهران مدیری مهمان داریم چه مهمانی. کسی امروز مهمان من هست که خودش تمرکزشو گذاشت روی یاد گرفتن کامل عربی و بعد هم فوکوس کرد روی یاد دادن به بقیه و مطمئنم اول راهش شاید خیلیا بهش گفتن که چرا رفتی سراغ یادگیری عربی، و برو سراغ یه کار دیگه مخصوصاً اون ابتدا که ۱۰۰۰ یا ۲۰۰۰ فالوور داشتن اما الان ۲۰۰ هزار نفر خاطب ایشون هستند و یه تیم قوی دارن و روز به روز هم دارن پیشرفت میکنن. در خدمت محمد کارمی عزیز هستیم مدرس زبان عربی با لهجه عربی. خوش اومدید محمد جان.
-سلام خدمت دوستانی که دارن این ویدیو رو میبینند من محمد کارمی هستم مدرس زبان عربی نویسنده کتاب احچی و موسسه اطمینان دانش کارمی و با افتخار کارآفرین. که الحمدلله تونستم تو این سالها هزاران نفر رو در رسیدن به اهداف یادگیری عربیشون کمک کنم.
+خیلی ممنون که دعوت ما را پذیرفتی میدونم که خودت شلوغ هستی و برای همین سریع میرم سر اصل مطلب و سوالا رو میپرسم. عربی رو چطوری یاد گرفتین و آیا خودتون عرب هستین؟
-نه من اهل خراسان جنوبی هستم و اتفاقاً از عربی در دوران مدرسه متنفر بودم و خیلی دوستش نداشتم استارتش یه ۱۳ یا ۱۴ ساله پیش خورد که در مغازه پدرم بودم و یه فرد عراقی اومد. ایشون همسن من بود و یکی از دوستان من که اهوازی هم بود رسید و حرفهای ایشون رو برای من ترجمه کرد و بعد از اون من به این فکر افتادم که چرا عربی رو بلد نیستم و شروعش از اون زمان بود. خدا رو شکر برای یادگیریش پیگیر هم بودم، و پروسه طولانی هم طی کردم تا یاد بگیرم.
+یعنی در جوانی با خودت فکر کردی که چرا من نتونستم یادگیری عربی رو مدیریت کنم؟
-مقداری برام به اصطلاح زشتی داشت که چرا کسی به اون سن و سال تونست صحبت کنه و من نه.
+چطوری شروع کردیم به یاد گرفتن با ویدیو و … و اینکه متولد سال چند هستین؟
-اون زمان البته ویدیو و امثالهم نبود و من متولد ۷۶ هستم.
+اون زمان فضای مجازی و اینا هم پس نبود؟
-نه نبود اون زمان به شکل امروزی فضای مجازی نبود و لاین و تلگرام و… وجود داشت و من شروع کردم به دنبال کردن مطالب در فضای مجازی موجود. و همچنین از اعراب میپرسیدم و یاد میگرفتم. اون زمان موسسه عربی به معنای امروزی هم وجود نداشت. و من چون برای مکالمه میخواستم فضای این چنینی موجود نبود و متفاوت بود.
اونجا با حاج محمد حمادی آشنا شدم که ازشون خواستم که بهم عربی یاد بده و ایشون از اعراب اهوازی و خوزستانی بودن و قرار شد به شرطی که در کارهای مغازهشون بهشون کمک کنم ازشون عربی یاد بگیرم.
میرفتم اونجا مغازه رو طی میزدم یا نونها رو برش میدادم و ایشون توی مغازهشون با مشتریهای عربی و با خانوادهشون عربی صحبت میکردن.
+چیزی هم یاد گرفتی؟
-اونطوری نه اما خودم میپرسیدم. مثلاً این کاغذهای سیگار رو برمیداشتند و در لحظه هرچی برام سوال میشد میپرسیدم و مینوشتم و اون کاغذ پر میشد اولش به خاطر اینکه بهم برخورده بود عربی رو شروع کردم اما بعد به علاقه تبدیل شد.
+علاقه خیلی مهمه اتفاقاً در پادکستهای قبلیمون هم به این موضوع اشاره کردیم. من خودم رشته اصلیم چیز دیگه بود اما کشیده شدم به سمت ویدیوگرافی و کلاً دنبال این بودم که ویدیویی که دارم میبینم رو چه کسی تدوین کرده؟! در مجموعه هم اگر کسی بیاد اول ازش میپرسیم که علاقش چیه و اگر ندونه میگیم بره امتحان کنه و علاقش رو پیدا کنه.
-من هم عربی برام واقعاً علاقه است و دوستش دارم جدای از کاربردهایی که داره و بعداً خدمتتون عرض میکنم برام جذاب و دوست داشتنی هست.
+پس پیش آقای حمادی عربی رو یاد گرفتی؟
-تا حد زیادی.
+کلمه یاد میگرفتی؟
-هم کلمه هم عبارتها و جملات. و این کلمات و جملات رو با تلفظ فارسی میگفتند و نمیتونستم عربی تلفظشون کنم تا زمانی که بعد از این ماجرا وارد بازار کار با عربها شدم. پدرم یک دوستی داشتند که من رو به ایشون معرفی کردند و دور حرم درگیر کار لیدری اعراب شدم.
+اون زمان محمد جان عربی رو کامل یاد گرفته بودی یا دست و پا شکسته صحبت میکردی؟
-دست و پا شکسته بلد بودم و خیلی از چیزها رو در برخورد با خود اعراب یاد گرفتم. من چون یه پایهای رو بلد بودم و بعد در شرایطش قرار گرفتم خیلی بهم کمک کرد. کلاً در یادگیری زبان ما این رو میگیم که شما قواعد کلی رو یاد بگیر و بعد وارد کار و مکالمه شو، قواعد خیلی مهم هست. البته من به طور مثال میگفتم اگر این دو کلمه این دو معنی رو میدن پس این قاعده رو میشه ازش استخراج کرد و بعد اون رو یاد میگرفتم.
+چه کار سختی! پس کاملا درگیرش بودی.
-واقعا سخت بود. اگر من میخواستم عربی رو طوری یاد بگیرم که مثلاً این قواعد هست و باید آموخته بشه برام سخت میشد اما چون با علاقه رفتم جلو کیف میکردم و این رو متحمل نشدم.
+چقدر جالب بود. پس گفتی درگیر کار لیدری اعراب شدی، دقیقاً چیکار میکردی؟
-زمانی که من کار میکردم حدود ۴ میلیون اعراب ائر ایران بودند و این مورد مال قبل از حادثه منا بود و در اون زمان اعراب بیشتر به کشور ما سفر میکردن، اعراب عموماً به سه دلیل عمده به کشور ما سفر میکنن، زیارت سیاحت و درمان.
+مخصوصاً مبحث درمان در ۱۰ سال اخیر خیلی پررنگتر شده.
-بله مبحث توریستی درمانی خیلی مبحث پولساز و به شدت خوب و ارز آوری هست.
+و اونجا کار لیدری انجام میدادی؟
-بله اگر جای توریستی درمانی داشتن میرفتیم، و من درصدهایی از کار و خودشون میگرفتم.
+کار رو دوست داشتی آقای کرمی یا فقط به خاطر یادگیری عربی بود؟
-دوسش نداشتم اما اگر کسی الان ازم بپرسه میگم این کارو انجام دادم و نمیگم کار بدی هست و درآمد خوبی هم داره و حتی به کسی پیشنهادش میکنم اما علاقه خود من نبود.
+کار سختی هم هست و خواب مناسبی هم نداری.
-بله مثلاً میگفتن ساعت ۲ شب پرواز من میشینه و ما باید از بدو ورود همراهشون میبودیم، کار خوبی بود و درآمدم خوب بود اما علاقهای بهش نداشتم.
+آموزش رو داشتی؟
-بله داشتم، و اگر اشتباه نکنم کانال تلگرام خودم رو ۲۰۱۶ افتتاح کردم.
+چون خودت آموزش میدیدی در اون کار وایسادی؟
-اولش این بود اما بعدش دیگه اون جذابیت رو برام نداشت. الان هم انجامش میدم اما خیلی محدود. مثلاً با خانواده تجار عربی که میدونم میخوان چیزی بخرن و کاری دارن رفت و آمد دارم.
+به مبحث درآمد هم خواهیم پرداخت، اما چی شد که از لیدری به سمت آموزش دادن رفتی؟ من خودم خیلی علاقه به آموزش دادن دارم و همین دو ساعت پیش کلاس داشتم و همون چیزی رو که خودم بلدم به بقیه یاد میدم و لذت میبرم. چرا وارد حوزه آموزش شدی برای رویکرد اقتصادی یا علاقه یا….؟
-بحث مالی نبود و بحث علاقه بود در کانال تلگرام خودم هم بعضی از مباحث رو به صورتی گذاشتم که با ویدیو مخاطب مبحث رو یاد بگیره. بیشتر بحث علاقه بود به خاطر اینکه من خودم در یادگیری سختی کشیدم و حدود دو سال طول کشید تا عربی رو یاد بگیرم.
+پس فقط همون آقای حمادی رو برای یادگیری داشتی؟
-بله و ایشون چون زبان مادریشون عربی بود نمیتونستن خیلی کامل مبحث رو آموزش بدن. شما فرض کنید مثل اینکه الان ما بخوایم به یک انگلیسی زبان فارسی رو یاد بدیم. باید شخصی که آموزش میده اون قواعد رو بلد باشه و اون موقع ما همچین شرایطی رو نداشتیم و برای همین خیلی طول کشید.
+از این سختی کشیدن راضی هستی؟
-بله شاید اگر اون موقع بود راه آسونتری رو انتخاب میکردم اما الان خیلی راضیترم به خاطر اینکه تجربههایی کسب کردم که شاید در هیچ کلاس آموزشی نمیتونستم کسب کنم.
+سوالم این بود که از کی آموزش رو شروع کردی؟
-من از ۲۰۱۶ شروع کردم و در موسسات هم آموزش میدادم. البته نه همه موسسات اما بعضی از موسسات قواعدشون به طور خاصی هست مثلاً من بهشون میگفتم که قواعد رو توی یک ماه آموزش خواهم داد. اما اونجا قواعد خودشو داشت و این محتوای آموزشی رو در سه ترم باید ارائه میدادم. بعد از یک ترم آموزش دادن از موسسه اومدم بیرون و آموزش رو در کانال تلگرام انجام میدادم.
+باید حول و حوش سال ۹۲ ۹۳ باشه که در اون موقع تلگرام رسانه محبوبی بود.
-بله درسته، اون موقع هم دانش آموز داشتم.
+تبلیغ دادید؟
-نه جایی تبلیغ ندادم. لاین هم بود اما صرفا متن و عکس نوشته بود. کار رو با تلگرام ادامه دادم، از چهار پنج نفر کلاسها را شروع کردم و گروهی میرفتیم جلو تا اینکه از کار ترجمه فاصله گرفتم و فوکوس رو روی آموزش گذاشتم چون وقتم رو میگرفت. اول قرار بود کار آموزش انجام بدم و در کنارش مترجمی هم انجام بدم اما کم کم دیدم این بحث مترجمی به آموزش لطمه میزنه و تصمیم گرفتم برای مدتی بزارمش کنار.
+بحث مالی اذیتت نکرد؟
-نه چون من اون موقع مجرد و با خانواده بودم و قبلش هم حدود دو سال رایگان کار کرده بودم.
+پس از این ظرفیت مجرد بودن استفاده کردی من الان هم به دوستان میگم که اگر برمیگشتم به زمان مجردیم فوکوس رو روی آموزش خودم میذاشتم. اون زمانی که خواهر برادرم ازدواج کرده بودند و من تنها بچه خانواده بودم.
-طبیعتاً خیلی از چیزا فرق میکرد.
+دقیقاً و به این علت که الان مجبورم امرار معاش داشته باشم شرایط فرق میکنه ولی شما تونستین از این موقعیت به خوبی استفاده کنین و روی توسعه فردی کار کردین. چطوری بحث آموزش و کسب درآمد پر رنگ شد؟
-زمانی که از بحث مترجمی اومدم بیرون روی بحث آموزش کار کردم و یک زمانی طول کشید تا به درآمد رسید و بعد هم به بحث خدمت و سربازی برخورد کرد. که این کار رو به صورت مجازی انجام میدادم اما اون زمان این بحث کسب درآمد از فضای مجازی خیلی پررنگ نبود. تا اینکه یکی از دوستانم به من گفت خیلی عالیه که از فضای مجازی و از تهران درآمد داری! و استارت این ایده اونجا خورد. استارت نوشتن کتابم هم از اونجا بود که در خدمت لپ تاپم رو گرفتم، و در خدمت سربازی بحث آموزش رو براشون توضیح دادم و ادامه دادم. در زمان خدمتم خیلی پیگیر و جدی روی بحث آموزش متمرکز شدم.
+چقدر عالی. این آکادمی شما که به صورت خیلی حرفهای در سراسر کشور کار میکنه تا الان چند دانش آموز داشته؟! اگر بخوای یه عدد حدودی به ما بدی؟! دورههای رایگان و چه دورههای دارای هزینه؟
-دورههای رایگان که نزدیک ۳۰ هزار نفر اما دورههای دارای هزینهمون هم حداقل ۲۰ هزار نفر بودن.
+ و تونستین روشون اثرگذار باشین؟
-بله خدا رو شکر به صورت عالی اثر گذاشتیم.
+این جمله رو من در پادکستهای دیگه هم شنیدم، که ممکنه کسی به شما گفته باشه که چرا زبان عربی رو انتخاب کردین؟! مثلاً فرانسوی یا انگلیسی رو انتخاب بکنین و مهاجرت کنین؟
-من لهجه عربی رو دوست داشتم. چون لحن بیانی خیلی محکم و کوبیده تر هست. یعنی مردانه تر هست. عربها به اصحاب الضاد معروف هستند یعنی کسانی که ضاد رو اونجوری که هست تلفظ میکنم و بین لهجات اصالت خودش رو حفظ کرده. بقیه در افعال و کلمات و تلفظ تغییر خیلی داشتند. اشعارشون هم خیلی زیباست و من سمت یادگیری عربی فصیح نرفتم.
+الان هم هنوز این حرفها رو میشنوین؟
-خیلی زیاد بعضاً میبینم در کامنتها حتی با لحن تند میگن که چرا عربی رو کار میکنم اما یه بحثی اینجا هست که زبان عربی برای ما فرهنگ سازی نشده. ما نمیتونیم بگیم فرزند زبان انگلیسی برتری داره به بقیه زبانها، یا عربی به بقیه زبانها برتری داره، اما زبان عربی متاسفانه برای ما اونطوری که باید فرهنگسازی نشده. و اینجا این بار فرهنگسازی تا حدود زیادی میافته روی دوش مدرسین زبان عربی. یعنی من اگر الان پیج آموزش زبان انگلیسی داشتم شاید فالوور میلیونی هم داشتم.
+یعنی با توجه به تلاشی که داشتی احتمالا تا الان میلیونی بودی؟
-قطعا. شاید تا الان میلیاردی هزینه تبلیغاتمون کردیم، اما اون نتیجه که باید رو نداشت و خیلی افراد کمتری وارد این زمینه میشن.
+خیلی هم مخاطبهاتون خاص هستن، چه کسانی هستن؟
-الان بیشتر مخاطبان ما قشر مذهبی هستن، مثلاً اربعین پیش رو دارند یا مباحث دینی و یا شرایط واقعی رو درک کردن. راجع به زبان عربی اگر بخوام بگم، این رو باید مطرح کنم که جدای از بحث جنگ باید صحبت کنیم، چون همسایه با همسایه همیشه بحث داشته. اما جدای از مباحث جنگ و سیاست بیشتر توریستهای کشور ما عرب زبان هستن. تعاملات ما از قدیم بیشتر عربی بوده و به نظر من عربی یک زبان و یک ابزار هست. یعنی زبان عربی زبانی هست که اگر یاد بگیری میتونی وارد بازار کار بشی. و شاید اگر دور و اطرافتو نگاه بکنی نشانههایی از این زبان ببینی.
+خیلی هم نزدیک هستند یعنی الان اگر حروف رو با هم مقایسه کنیم کاملاً مشخص هست.
-دقیقاً و حتی با یک سرچ ساده در گوگل، بحث تعاملات اقتصادی مطرح میشه.
+حداقل ۳ یا چهار تای اول کشورهای عربی هستن.
-بله و بحث منطقیش اینه که ما در دنیای واقعی با اعراب بیشتر سر و کار داریم.
+مخصوصا مشهد، درسته؟
-مخصوصاً مشهد، قم، شیراز، اصفهان و شهر های شمالی. حتی بعضی از افراد بنر و کارهاشون رو هم عربی عرضه میکنن. اول بحث اقتصادیش برای خودتون هست و بعد برای کشور هست.
+اون آکادمی که دارین و الان ۵۰ هزار نفر در اون مشغول هستند استارت و شروعش از کجا بود؟! چند نفر به طور مستقیم و غیر مستقیم تیم دارید؟
-مستقیم ۱۲ نفر و غیر مستقیم ۱۴ نفر. بیشتر کنیم. اون اول ثلاً پیج ۱۰ کا فالوور داشت و ۱۰۰ زبان آموز اما به مرور این افراد بیشتر شدن و من طبیعتاً نمیتونستم تنها کار کنم و به طور غریزی رفتم سراغ پشتیبان. بعد بحث مدیریت مطرح شد و مدیر رو اضافه کردیم، و بعد هم بحث مشورت و مشاور رو اضافه کردیم. بعد هم ادمین.
+برای بحث ادمینی شاید بعضیا فکر کنند که کار مهمی نیست و فقط گرفتن ویدیو هست و تمام. اما من میگم برای همون یک ویدیو چند نفر کار میکنن تا آماده بشه. به عنوان مثال یک نفر فیلمبرداری یک نفر تدوین.
-دقیقاً مثلاً ویدیو بحث ادیت داره نورپردازی داره و….
+مثلاً من در دورههای شما دیدم که پشتیبانی فنی هم دارید، که با این تعداد میشه قطعا.
-بله دقیقا، و کم کم نیرو رو اضافه کردیم چون خودم باید به صورت تخصصی روی پست و استوری کار میکردم و برنامه ریزی رو درست میکردم. به عنوان مثال ما ۳۰ روز دیگه اربعین رو در پیش داریم و باید مخاطبین رو به حد نصاب برسونم که در زمان سفر بتونن ارتباط بگیرن. و همه اینها برنامهریزی لازم داره. و ما مجبور بودیم نیرو اضافه کنیم تا کارهای آکادمی جلو بره.
+خیلی هم عالی. انقدر شما عربی رو خوب صحبت میکنی که یکی از کلیپ هات خیلی وایرال شد و من خودم خیلی خوشم اومد. یکی از سوالهای من اینه که کسی که بخواد مثل شما خوب عربی صحبت کنه باید دقیقاً همون مسیر رو بیاد؟
-لازم نیست حتما مسیر انقدر طولانی باشه. اون زمان همه چی گنگ بود. فرض کنید قرار از مشهد به بندرعباس برید و مسیرو تابلو و خط کشیها رو نداشته باشید اگر مسیر اصلی ۲۰ ساعت زمان ببره برای شما روزها و شاید ماهها زمان ببره. اما الان همه چی مشخصه مسیر تابلوها و خطکشیها مشخص هست. من خودم زمان صرف کردم تا یه سری قواعد رو خودم یاد بگیرم، برخلاف زبانهای دیگه مثل فارسی و انگلیسی عربی استثناهای کمتری هم داره، عربی فصیح که کاملاً قواعد هست اما در لهجهها یه سری استثناها وجود داره. یه دوره آموزش دو ماهه داره و بعد از دو ماه آموزش شما تموم میشه و بعد تمرینها شروع میشه و زمان پایان نداره، شما تمرین دارین و مثلا نگاه کردن ویدیوهای مجازی. اون مبحث تثبیت میمونه.
+من اولین دفعه که پیج شما رو دیدم در اکسپلور اینستاگرام بود و بعد با شما آشنا شدم، روش خاص خودت رو داشتی و یا روش بقیه بود و فقط بیشتر براش تلاش کردی؟! چون یادم هست که یه ادعای قوی روی یکی از دورهها داشتی که اگر یاد نگرفتین میتونین دوره رو پس بدین.
-روی همه دوره این مورد رو داریم. مجموعه ما یک دوره بیشتر نداره به اسم عربیکا و یک کتاب بیشتر نداره به اسم احچی عراقی. اتفاقا من میگم برای پیشرفت در زبان و برای شروع یادگیری باید یه چیزی رو از صفر تا صد طی کنیم. چون روزی دهنده قطعاً خداست و نباید اینطور باشه که ما از دانش آموزمون به اصطلاح بازار از روش کالباسی استفاده کنیم. حالا اگر شما این زمان رو گذاشتی و طبق برنامهریزی که ما بهت دادیم یادگیری را انجام دادی به نتیجهای که میخوای میرسی. حالا از اینجا به بعد به تلاش و استمرار خودت بستگی داره.
+برای اونجا روش خاصی ابداع کردی؟
-ببینید قواعد یه چیز ثابت هست که از هزار سال پیش همین بوده و الان هم همین هست. و چون روش من روش خودآموز بود نوع ارائه هم مثلاً برای فعلهای ماضی و مضارع تغییر کرد. روش ارائه من با بقیه فرق میکنه و یکی از دلایل این هست که شخصی که میاد سریع به نتیجه برسه. و برای اینکه میخواد در مکالمه ازش استفاده کنه روش من روش کاملاً مکالمهای هست.
+پس یه روش ابداعی خیلی خفن ترتیب دیدی! چون وقت پادکستمون به نیمه رسیده بیشتر سراغ بحث بیزینس میرم. من دیدم که با آقای سلیمانی کار میکنی و میدونم که چقدر زحمت میکشی و باید از خانوادتون این رو بپرسم که چقدر زمان رو برای کارتون قطعاً صرف کردی، در این مسیر از کسی هم کمک گرفتی؟
-نه کمک نبوده، البته مشاوره بوده.
+مثلاً از چه کسایی مشاوره گرفتی؟
-از دوستان مثلاً آقای افشاری بودن، راهنمای خاصی کردن تو بحث فروشمون و ارائهمون.
+پس بیشتر بار روی دوش خودتون هست آقای کارمی؟
-الان که بله، تحملش میکنیم.
+توی تیم سازی اگر شما نباشی کار تعطیله؟! و همه بار بر روی دوش خودت هست؟! یه ذره از تیم سازی و تجربه و سختیها بگو.
-تیم سازی خیلی کار سختیه مخصوصاً منابع انسانی، توی هر کاری ما چالش تیمسازی رو داریم من در بحث تیم سازی خیلی آزمون خطا کردم چون مثلاً از بحث رهبری خیلی آگاه نبودم و با آزمایش کار رو جلو بردم. کم کم به آزمون خطا متوجه شدیم که کجا اشتباه از من بود و کجا اشتباه از همکارمون بود. سر این خیلی اذیت شدیم اما تیم رو ساختیم. ولی قطعاً جای کار هم زیاد داره.
+خیلی هم عالی. محمد جان خیلی از کسایی که میخوان در فضای آموزش کار کنند به ما مراجعه میکنن. مثلاً همین دیروز یه نفر که کسب و کار شیرینی خونگی داشت، میخواست دورههای آموزشی رو ضبط کنه. خیلیها در این فضا شروع به کار میکنن، شکست میخورن، خیلیها میترسن و شروع نمیکنن و خیلیها هم موفق میشن. و نسبت کسایی که موفق میشن به کسایی که شروع کردن خیلی کمتر هست. کسی اگر بخواد الان آموزش شروع بکنه از تجربیات خودت به عنوان نکات کلیدی چه چیزی رو پیشنهاد میکنی؟
-ببینید برای بحث تدریس و آموزش در فضای مجازی خیلی موارد خاصی وجود نداره، فقط مهمترین چیز اینه که ارزشها و معیارهات رو داشته باشی و پرقدرت و اصطلاحاً پررو بری جلو! یعنی معیارها و ارزشها رو حفظ کن اما برات مهم نباشه بقیه چی میگن.
+یعنی دیسیپلین خودت رو داشته باشی.
-آره دقیقاً من خود واقعی رو خیلی بیشتر میپسندم.
+اتفاقا چند وقت پیش صحبت همین بود. داشتم میگفتم که من در پیج و کارم استوری و پست خودم رو میذارم و اگر کسی دوستش نداشته باشه با احترام من رو دنبال نمیکنه اما کسای دیگهای که دوست دارن می مونن و دنبال میکنن. من نباید برای اون چند نفر مسیرم رو عوض کنم و نگاهم باید به هدفم باشه. من پادکستهای اینفلوئنسرها رو گوش میدم و اینو میدونم که کامنتهای منفی خیلی روشون اثر داره. مثلاً یکی از یوتیوبرها تعریف میکرد که یه کامنت منفی داشته با این موضوع که اگر بچههایی که شما بهشون یوتیوبر شدن یاد میدین خودشون کانال یوتیوب بزنن موفقتر هستن.
+تا حالا از این کامنتهای منفی داشتی و چطور خودت رو کنترل میکنی؟
-قدیم اینطور بود که من هم پا به پای کامنت منفی، حرف بهشون میزدم اما بعد فکر کردم که این کامنتها از لحاظ ارزش محتوایی صفر هستند و من چرا باید حالم را در این جریان بد کنم؟! و بلافاصله بلاک و حذف میکردم.
+یعنی اصلاً روش وقت نمیذاری؟
-اصلاً.
+تمرکزت رو میذاری روی آدمایی که از شما انرژی میگیرن، دارن آموزش میبینن و شما هم ازشون انرژی میگیرید.
-ما خدا رو شکر در زمینه آموزش عربی اولین و بزرگترین پیج هستیم و من همیشه میگم حفظ این ماجرا احتیاج به برند داره، و بیاید با نتیجه صحبت کنیم. من نتیجهها رو به شما نشون میدم و میگم این نتیجه رو قراره بگیرید، اگر هم نتونستید بالاترین سطح ارجاع مبلغ هست. حالا خارج از این نظر شما محترم هست.
+بله، این مبحث کامنت منفی چیزی هست که بچهها خیلی باهاش فاز منفی میگیرن و میبینم که شما هم باهاش درگیر بودی. من توی بحث کاری شما این رو خیلی پررنگ دیدم، تاکید دارید روی این نکته که عربی رو یاد بگیر برای کسب درآمد و یه هایلایت خاص هم داری که در یک روز تا ۶ بعد از ظهر تونستی ۳۰۰ دلار کسب درآمد داشته باشی. راجع به این برامون توضیح میدی محمد جان؟
-ببین این بحث درصدهاییه که ما در کار با عربها میتونیم داشته باشیم. البته اول این رو بگم، بعضیها این فکر رو دارن که ما با این کار داریم سر اعراب رو کلاه میذاریم، اصلاً همچین چیزی نیست. ما هم اگر به عنوان خارجی وارد کشورهای دیگه بشیم باید هزینه بیشتری داشته باشیم و یک چیز کاملاً طبیعی هست. مثل هزینه درمانی و…. . پس اینکه مبلغ اضافهتری دارند یه چیز کاملاً طبیعی هست.
+این بحثی که شما میگین برای هتلها هم هست. چون من کار هتل کردم و میدونم. مثلاً میگم برای ایام پیک انقدر هزینه داریم یا برای بین الملل انقدر.
-بحث هتل شد من عراق که رفته بودم توی یکی از هتلها سوال کردم که چقدر هزینه باید پرداخت کنم و گفت ۶۰ دلار. پاسپورتم رو که درآوردم گفت اگر ایرانی هستید مبلغ فرق میکنه. موضوع بعدی بحث پورسانتها هست. دکتر عزیزی که کار درمانی انجام میده یه سری خطرات رو متحمل میشه مثلاً اگر مشکلی یا فوتی در عمل پیش بیاد یگیریش هم طبق قوانین کشور ما انجام میشه و هم طبق قوانین کشور فردی که برای درمان اومده. بنابراین طبق این موارد بعد از عمل یه درصدی رو برای این افراد مشخص میکنه. برای ما هم که برای دکترها مشتری میبریم یه پورسانتی در نظر گرفته میشه.
+آها یعنی یکی از موارد درآمدزایی معرفی مراجعین شما به مراکز درمانی هست.
-بله و هم این هست و هم بحث بازارها که در بازارها هم شما میتونید از ۳۰ تا ۵۰ درصد پورسانت بگیرید، و میتونی برای موارد مختلف مثل رستوران، بازار، فیزیوتراپی، سونوگرافی و… مبالغ سنگین متفاوتی رو به عنوان درآمد برای مترجم در نظر بگیریم.
+در یکی از استوریها دیدم، یکی از بچهها که دوره ت رو شرکت کرده بود ۹۰۰ یا ۶۰۰ دلار درآمد کسب کرده بود. یعنی سعی میکنی بچهها رو در کسب درآمد عربی همراه بندازی؟
-بله، من تجارب کسب درآمد داشتم، میان میگن چطوری در عربی یا انگلیسی یا زبان کسب درآمد کنیم؟! من بهشون میگم من این تجارب رو داشتم و این راهها رو به شما پیشنهاد میدم یتونید امتحان کنید و درآمد داشته باشید یا نه. و میگم عربی درآمدش فقط در اربعین یا مکالمه یا مترجمی نیست و شما میتونید از بین این ها هر کدوم رو خواستید انتخاب کنید.
+محمد جان در این مسیری که اومدی من میدونم که خیلی سختی کشیدی مثلاً یادمه که برای مشورت گرفتن از یک نفر تا خونه شون رفته بودی و باهاش صحبت کرده بودی، بهم بگو از چه چیز هایی زدی که ازشون ناراضی هستی؟! مثلاً از چه چیزهایی کم کردی که نمیخواستی؟! به عنوان مثال من در بلاگرها خیلی دیدم که شاید درآمدهای بالایی هم داشته باشند اما کل زندگیشون به بلاگری تبدیل میشه. مثلاً اگر کارمند باشید نهایت تا ۴ بعد از ظهر درگیر هستی. اما برای بلاگرها مثل شما دیدم که ساعت کاری و استراحت مشخصی برخلاف کارمندها ندارین. در این مسیر از چه چیزهایی زدی که ناراضی هستی؟
-من در مسیری که اومدم واقعاً لذت بردم و ازش ناراحت یا ناراضی نیستم. اما چیزی که راجع بهش نتقاد و نارضایتی دارم قیمت پایین دورههای آموزشی هست. من خودم خیلی دورههای آموزشی مهم و خوبی رو شرکت کردم که مطالب مفیدی داشتن، اما به نسبت اهمیت زبان عربی که یکی از زبانهای زنده دنیا هست، مبلغ پایینی داره. چون من دارم تمام تجارب کاری و زندگیم رو، که تقریباً نصف عمرم از تجارب کاریم تشکیل میشه، در اختیار دانش آموزان میزارم و با قیمت پایین این کار رو انجام میدم. برای خودم بارها پیش اومده که مثلاً خواهرم به من میگه من دوره آموزشی رو میخوام، و من بهش میگم با این مبلغ بهت آموزش رو میدم.
میگه چقدر خسیسی، اما میگم من برای این دوره زحمت کشیدم، در نهایت اگر نتیجه نگرفتی من مبلغ رو بهت برمیگردونم. این قیمت پایین همچنان چالش هست. من با یکی از دوستان صحبت میکردم که ایشون محتوای آموزشی شون رو از خارج از کشور تهیه میکنند اونجا محتوای آموزشی ارزش بیشتری داره.
+از این سختی که در راه کشیدی لذت بردی؟
-از لحظه به لحظه ش.
+عالیه چون با یکی از دوستان که صحبت میکردم این نکته رو بهشون گفتم که اگر برات سخته و اذیت میشی رهاش کن، اما اگر خودت محتوا و پستهاتو میبینی و لذت میبری تو برای این کار ساخته شدی. چون همونطور که میدونید، این مورد اکتسابی نیست و به علاقه برمیگرده. اگر از تولید محتوا لذت میبری و بهش علاقه داری ادامهاش بده، اما اگر لذت نمیبری رهاش کن، حتی اگر پول داشته باشه. چون در کنار پول علاقه هم باید وجود داشته باشه. الان چند ساعت در روز برای کارتون وقت میذارید؟
-متغیر هست اما مفیدش ۳ تا ۴ ساعته، البته وقت تلف شده مثلاً در اینستاگرام هم دارم ولی مفید همون ۳ تا ۴ ساعت.
+پس خیلی زمان کمی هست.
-بله.
چون من خودم برای کارم ۱۰ ساعت وقت میذارم، سوال بعد اینکه من میدونم بیزینس اصلی شما با اینستاگرام هست و فضای مجازی، در زمان فیلترینگ چه حسی داشتی و این فیلترینگ را در نظر میگرفتی؟! جایگزین داشتی یا الان داری بهش فکر میکنی؟! چون دیدم زمانی که شرایط به حالت عادی برگشت با قدرت دوباره در اینستاگرام فعالیت داشتی. یکم راجع به اون حال و هوا برامون بگو.
-بله حتماً خب در زمان فیلترینگ ما این فکر رو داشتیم که الان باید چیکار بکنیم و راه حل چیه؟! شرایط طوری بود که اگر پست میذاشتیم فحش میخوردیم و اگر نمیذاشتیم هم همینطور بود. آسیب مالی خوردیم، دوستانمون به امید سرکار اومده بودن و این مسئله تقصیر اونا نبود و تقصیر خودم بود که راه جایگزینی براش در نظر نگرفته بودم. دوستان هم خیلی در مباحث آموزش و پشتیبانی زحمت کشیده بودن. ماه اول رو با پول جور کردن از منابع دیگه جلو بردیم، اما از ماه دوم دیدم که این کار عملی نیست. چون مبحث ما مبحث آموزشی بود گفتیم به مباحث سیاسی ربطی نداره و پرقدرت رفتیم جلو. از دوستانم هم تقریباً همه فعالیت نداشتند فقط یک پیج آموزشی از دوستان رو میشناختم که فعالیت داشتن. اما خداروشکر نتیجه خیلی خوبی هم گرفتیم.
+کمبود مخاطبین رو چطور مدیریت کردی؟! از لحاظ فیلترشکن داشتن و…
-تاثیر داشت ولی آنچنان نبود.
+یه سوال ازتون بپرسم، که کلیشهای نیست و قبلاً هم توضیح دادم که چرا، و خودم هم این سوال رو جواب دادم، اینکه محمد کارمی ۱۰ سال دیگه خودش رو کجا میبینه؟! نمیگم برنامهت برای ۱۰ سال دیگه چیه، چون برنامهریزی به این شکل خیلی سخت هست، و شاید قبل از فیلترینگ اینستاگرام هم نمیدونستی که قراره مخاطبین آنلاینت به هزار نفر برسه، اما خودت رو در ۱۰ سال آینده کجا میبینی؟
-قصد ما این هست که در آموزش زبان عربی خصوصاً لهجه عراقی، اولین آموزش دهنده باشیم و حوزههای مرتبط با زبان عربی رو استارت بزنیم.
+پس این پایه هنوز وجود داره؟
-این هست اما تمرکزم فقط روی این نیست، چند موضوع دیگه وجود داره که نیاز به منابع مالی داره، که سعی دارم ر این مدتی که کار میکنم سرمایش رو جمع کنم. همش هم به زبان عربی مرتبط میشه.
+ان شاالله که بترکونی. برای من پشت کار شما خیلی جذاب هست، و امیدوارم که بچهها هم بتونن از مباحث شما استفاده کنن. نکته پایانی دارید؟! بفرمایید.
-درآمد رو نپرسیدید؟
+نه یادم رفت! راضی هستید که در این مسیر پا گذاشتید؟
-بله خیلی. اون بابی که میخوایم نیست اما خیلی خوبه.
+یعنی انقدری هست که درآمد تیمت رو داشته باشی.
-بله، وقتی درآمد ۳۰ میلیون یا ۶۰ میلیون در ماه باشه نگران اینکه اجاره یا حقوق رو بدی هستی، وقتی بیشتر بشه و به ۱۰۰ تومن یا دویست یا سیصد تومن برسه همچنان یه سری نگرانی وجود داره، اما الان درآمد به مرحله ای رسیده که خداروشکر به فکرش نیستم و بیشتر به فکر نتیجه هستم.
+محمد جان یه سوال مهم دیگه ازت بپرسم، نقش تبلیغات در کارت چی بود؟! چون هم من هم خیلی از همکاران از اینکه اون تبلیغ برنگرده میترسیم. از نقش تبلیغات در کسب و کارت بگو و نظرت رو برامون شرح بده.
-تبلیغات زمان دارن. من یادم هست که زمانی بود و ۱۰۰ میلیون تومان نیاز داشتم، خیلی وقت پیش، و با ۴۰ میلیون تومانی که داشتم تبلیغ دادم. خدا را شکر از اون تبلیغ هم ۴۰ میلیون تومان برگشت و هم آورده مالی داشت، بدون اینکه کمپین داشته باشیم. و این تبلیغات در دراز مدت هم برای ما آورده مالی داره. اما به قول شما تبلیغ چیز ترسناکی هست، مثلا قراره صد میلیون تومان براش خرج کنی. اما اگر با این دید نگاه کنید که من قراره بازگشت سرمایه م رو داشته باشم و تبلیغ را انجام بدید میبینید که واقعاً اتفاق خواهد افتاد. صد در صدش برمیگرده و چه بسا بیشتر. اگر تبلیغات نباشه کسب و کار من نتیجه نداره.
+دقیقاً همینو به بچهها میگیم که اگر شما یک بازار تجاری لوکس هم داشته باشید و اما وسط بیابون باشه کسی بهش سر نخواهد زد، مگر اینکه تبلیغش کنید و مردم باهاش آشنا بشن.
-دقیقاً همینه، و برای هر کسب و کاری لازمه. نکتهای که داریم اینه که تحقیق کنید، اما با دل خوش هزینه تبلیغات رو پرداخت کنید.
+میتونید بگید در جنس بیزینسی مثل شما چه سری تبلیغات سوددهی بیشتری داره؟ یعنی سمت اینفلوئنسرها میرفتید؟! یا رسانه های عمومی یا مکتوب؟! چه مسیری برای بچهها که نترسن و سمت تبلیغات برن بهتره؟
-در حوزه زبان عربی و با توجه به مخاطبین مون معمولاً حجاب استایلها، پیجهای خبری، پیجهای مذهبی، و تبلیغات عمومی مثلاً با یک فرد میبندیم، مبلغ رو پرداخت میکنیم و تبلیغات عمومی انجام میشه. چون درسته که مخاطبین ما در دسته های خاصی هستن، اما ممکنه فردی باشه که در هیچ کدوم از این گروهبندیها قرار نگیره و صرفاً دلایل دیگهای برای آموزش داشته باشه.
+یعنی در رسانه های عمومی هم تبلیغات دادین؟! یعنی مثلا خبرگزاری ها.
-چی بکار به این شکل هست که مثلاً ما ۱۰۰ یا ۲۰۰ تومان میدیم، افراد بنر طراحی میکنن و به صورت عمومی تست و پخش میکنن. اما برای بلاگرها، خودم شخصاً به بعضیها پیام دادم.
+پاسخ خوبی از بلاگر ها گرفتی؟
-خیلی درصد تبدیل بالاست. چون مخاطبان اونها اکثراً پیگیر و به دنبال تغییر و به دنبال نتیجه هستن. و چون از طریق استوری هم جذب میشن، کسانی هستن که استوری بیشتر میبینن و مخاطبان اکتیو و فعالی هستن. و برای پیج مون بهتر هست.
+پس ما برای پادکستمون به اینفلوئنسرها تبلیغ بدیم
-خیلی خوب هست. اتفاقاً خیلی بلاگرهای خوب و فعالی در مشهد داریم. در زمینهای مختلف مثل آشپزی و زبان انگلیسی. با مخاطبین بالا.
+دقیقا، دو بنگاه خبری بزرگ کشور هم در مشهد هستن.
-و خیلی هم فضا، فضای خوبی هست.
+دمت گرم محمد کارمی، خیلی ممنون که با شلوغیهایی که داشتی دعوت ما رو پذیرفتی. خیلی بهمون خوش گذشت و لذت بردیم.