+سلام دوستان وقتتون بخیر. امروز با قسمت بیست و نهم پادکست راه پله در خدمت شما هستیم. تقریباً تو این ۲۹ قسمتی که دیدید۶ نفر همزمان زحمت میکشن که پادکست آماده بشه. سه نفر به صورت غیر مستقیم در تهیه پادکست دخیل هستند و دیروز یه تماس خیلی جالب از یکی از مخاطبین که پادکست رو تماشا کرده بود و ویدیو رو از آپارات دیده بود داشتیم. تک تک کامنت های شما رو میخونیم. بچه ها کامنت ها رو منتقل میکنم و حس های مثبت شما رو میگیریم. خیلی ممنون از اینکه با ما همراه هستید. ممنون ازبرند فومو تک، که به عنوان اسپانسر دومین قسمت هست ،که با ما همراهه و به ما کمک میکنه پادکست بهتر ضبط بشه
از صدای مهمان ما در این قسمت قطعاً لذت خواهید برد و صدای ایشون رو در تلویزیون شنیدید. ایشون بسیار خوش اخلاق و حرفهای هستن. با افتخار در این قسمت راه پله در خدمت آقای احسان اسلامی هستیم.
-سلام عرض میکنم خدمت دوستان عزیز، البته از اینجا به بعد من فقط احسان هستم
+سلامت باشید. خیلی ممنون که با غلهها و برنامههایی که داشتید همراه ما هستید. یه چیز جالب بهتون بگم ،اینکه ما برای هماهنگی با شما به شما پیام دادیم و ویسی که دادید رو توی ماشین باز کردم. خانمم پرسید صدای کی هست؟ و چرا انقدر رساست؟ گفتم مهمان این قسمت برنامه مون هستن. حتی پشت ماشین و با اون شرایط هم صدای رسا و دست نخوردهای دارید. صدا ارثی هست یا تلاش کردین تا به این صدا برسید؟
-اتفاقاً من یروز با یک رفیق ۱۸ ساله کوه بودم و اشاره کرد که این احسان که الان میبینید، اصلاً صداش اینطور نبود. حتی تا ۱۸ یا ۱۹ سالگی هم صدای خاصی نداشتم و از اون به بعد توی این مسیر قرار گرفتم. نمیشه گفت همش، اما یه بخش اعظمش اکتسابی و حاصل تمرین هست.
+آها یعنی به ژن مربوط نمیشه؟
-بعضی ها اینطور هستن که صداشون به ژن شون برمیگرده، اما من اینطور نبودم حتی از اون زمان ها ویدیو و صدا هم دارم، که باور نمیکنید اون صدا به این صدا تبدیل شده باشه ،که البته قابل پخش نیست.
+دقیقاً برای اکتساب این نوع صدا چیکار کردید؟
-تمرین کردم. باید پای کار باشی و ۶ ماه تمرین ها رو انجام بدی. به من تاکید میکنم که هر صدایی استعداد تبدیل شدن و بهتر شدن رو داره و بوده کسی که در کلاس ها اومده و هیچ استعدادی در خودش نمیدیده .اما من به صورت حسی یه انرژی خوبی در اون میدیدم و بهش گفتم که در کلاس ها شرکت کنه. الان داره در بعضی از تیزر ها گویندگی میکنه و ایشون کسی بود که صداش اصلاً به این چیزا نمیخورد.
+مثلاً اگه بخوای یکی دو تا از تمرین هاشو بگی چی میگی؟ مثلاً باید عضله حنجره تقویت بشه؟
-ما یه عضله گفتاری در قسمت گلو داریم که اون باید تقویت بشه و اگر اون تقویت بشه در مجموع صدای شما تقویت میشه. یه سری تمرین ها داریم که باعث تقویت مجموع این قسمت ها میشه. مثلاً همین صدای اَ ریز رو که در زیر صدای من میشنوید مثل نمک صدا میمونه! اصلاً ما کسی با عنوان بد صدا نداریم.
+یعنی صدای خروسی و… نداریم؟
-نه اینها یک سری مسائل در قسمت حنجره هست که باید حل بشه. حل میشه و فرد برمیگرده به صدای خودش. البته بحث سلیقه هم هست .همینطور که من و شما میتونیم رنگ پوست همسرمون رو بر اساس رنگ پوست پدر و مادرمون انتخاب کنیم و ممکنه برای بچه های پشت صحنه هم اتفاق بیفته ،صدا هم همین هست. تو صدایی که در بچگی بیشتر شنیدی رو ،ممکنه بهتر بپسندی.
+مثلاً الان آقای علی دایی صداش چطوره؟
-صدای ایشون بد نیست، بیان شون مقداری مسئله داره و اون هم نمیتونیم قضاوت کنیم چون من نشنیدم از پیشینه اتفاق، نمیدونم یه مسئله ای هست که درست شدنی نیست یا اینکه میتونه بهش پرداخته بشه.
+چه جالب! به خاطر اینکه من قبل از این فکر میکردم که برای صدای خوب باید ژن خوبی داشته باشی و مثلاً از بین افراد میگن فلان آدم صدای خوبی داره به خاطر ژنش و باید بره در کار صدا مشغول بشه. به خودمون امیدوار شدیم.
-شما اتفاقاً برای گویندگی تیزر میتونید اقدام کنید. همین صدایی که من الان میشنوم میتونه در تیزر کار کنه
+خیلی خب. سوال بعدی که دارم اینه که شما اگر سرما بخورید چطور کار میکنید؟
-من درآمد اصلی م از گویندگی نیست ،از یه کار دیگه است و گویندگی رو به صورت جانبی کار میکنم.
+کار دیگه تون دقیقاً چی هست؟
-در زمینه کارآفرینی و استارتاپ هم کار میکنم.
+یکم توضیح میدید؟
-من در کار انبوه سازی ساختمانی هستم و در کنار اون کار های دیگه هم دارم. در اصل لایف بیزینس هست، اما من یه پیشینه دانشگاهی هم برای این کار دارم. به خاطر رشته عمرانی خودم.
+کدوم دانشگاه درس خوندین؟
-من در مقطع کارشناسی دانشگاه فردوسی درس خوندم.
+متولد چه سال و ماه هستید؟
-هفت هفتاد و سه.
+خداروشکر من اردیبهشتم.
-ازدواج کردید؟
+خیر.
-خیلی خب.
+اونایی که مثل شما کار گویندگی میکنن باید واقعاً خیلی مواظب صداشون باشن؟
-نه اونقدر که شما فکر میکنید. ما خیلی کمتر از دیگران صدامون میگیره چون بلدیم و صدامون رو تقویت کردیم. بلدیم چطور با صدامون تا کنیم که نگیره یا اگر هم بگیره میدونیم چطور ازش استفاده کنیم که مثلاً در تیزری که کار میکنیم مشخص نشه.
+با نرم افزار؟
-نه فیزیکی.
+آها پس اینطور نیست که حتماً وابسته باشید.
-نه من تیزر های تلویزیونی هم داشتم که با سرماخوردگی بودن.
+یه سوال میخوام بپرسم البته نمیدونم درست هست یا نه. درسته که میگن دود صدا رو گرم میکنه؟
-کاش جلوی دوربین نمیپرسیدی چون یکم بدآموزی داره! من خودم مصرف نمیکنم اما نمیتونم انکار هم کنم. چون خیلی از صداپیشگان و خوانندگان ما صداشون رو مدیون دود هستن. اما ما همیشه همون قشر محدود رو میبینیم و میلیون ها آدم دیگه که این دود باعث سرطان حنجره شده یا اون آدمای دیگهای که از این دود استفاده نمیکنن رو نمیبینیم. اما بله برای بعضی موارد شاید جواب بده.
+کسی که کار گویندگی میکنه واقعاً درآمدش خوبه؟
-یک زمانی درآمد خوب بود اما الان نه.
+چرا؟
-چون الان افراد زیاد شدن که کار خوب انجام میدن و قیمتهای پایینتری دارن. ما مدرس ها هم نبودیم.
+یعنی عرضه زیاد شده؟
-بله. دنیای اینستاگرام هم خیلی از گویندگان را به دنیا معرفی کرد.
+با هوش مصنوعی هم میشه کار گویندگی کرد؟
-نمیدونم.
+چون من امتحان کردم. درسته به پختگی کامل خودش نرسیده و هنوز سوتی هاشو داره اما وقتی بهش میگی این صدا رو میخوام برات تقلید میکنه. این باعث نمیشه که در کار شما خلال ایجاد کنه؟
-ممکنه نمیدونم چون خیلی با این مسائل سر و کار ندارم.
+خیلی هم عالی. سوال بعدی اینه که کوهنوردی که انجام میدید برای علاقه شخصی هست یا برای صداتون؟
-به خاطر اونا نیست بلکه به این علت هست که این همه دود و ترافیک و آلودگی روزانه ای که ما داریم واقعا آدم را از پا میندازه و میکشه. باور کنید که من خودم خواب صبح جمعه رو ترجیح میدم اما بلند میشم و به کوه میرم. هیچ آدمی نمیتونه بگه که اون خواب جمعه لذت نداره. ولی مجبوریم به خاطر اینکه اون حال خوب رو بگیریم.
+من خودم واقعاً بعد از ورزش اون حال خوب رو حس میکنم. در حین ورزش آدم سختی میکشه اما مدتی که ورزش میکردم و بعد دوش میگرفتم سر کار میرفتم حس خوبی داشتم ،همچنین اون مدتی که برنج رو ترک کردم.
-الان امروز هم رفتم دو ساعت دویدم و واقعاً حالش نبود اما خودم رو مجبور کردم و رفتم.
+اگر سخت بشه ورزش رو رها نمیکنید؟
-نه الان ۱۲ ۱۳ سال هست که ورزش رو ادامه میدم.
+یک ورزش خاص رو؟
-کوهنوردی، دو، بدنسازی و..
+هوازی بیشتر؟
-زمانی که بدنسازی بود نه و به همین دلیل من از بدنسازی فاصله گرفتم و اصلش الان هوازی هست.
+احسان جان دیدم و میدونم که یه مدتی هست روی آموزش بچه ها متمرکز شدی و برات مهم هست. اگر یک نفر بخواد در گویندگی پیشرفت کنه و کسب درآمد داشته باشه چه مسیری رو بهش پیشنهاد میکنی؟ هم باید استاد داشته باشن؟
-اول اینکه همیشه یه شغل دیگه داشته باشه و درآمدش متکی به گویندگی نباشه. چون بتونه عزت نفسش رو در این زمینه حفظ کنه. بعد هم ۱۰۰ استاد رو بهش پیشنهاد میکنم به خاطر اینکه میتونه از تجربه هاش استفاده کنه، و در زمان کمتری به اون چیزی که میخواد برسه.
+از کجا استاد پیدا کنن و چطور؟
-بره پیش مربی. ما خودمون فن بیان رو به صورت عمومی برگزار میکنیم. برای فن بیان تست نمیگیریم و به صورت عمومی برای همه مفید هست. میتونه اون رو به صورت عمومی شرکت کنه و بعد از اون مسیرش مشخص میشه.
+من خودم به شخصه بعضی از کلمهها مثل د و ر رو نمیتونم پشت سر هم بگم. باید برای گفتار درمانی اقدام کنم یا با فن بیان حل میشه؟
-نه با حل فن بیان حل میشه.
+یعنی باید یاد بگیریم کلمات رو درست بیان کنیم؟
-این یه بخشی از فن بیان هست.
+دیگه چه بخش های دیگهای داره؟
-از اعتماد به نفس گرفته تا صدا سازی و تکنیک های دیگه.
+کار اجرا هم دیدم انجام میدی و خودم تا حالا برات کار فیلمبرداری انجام دادم. تا حالا سوتی داشتی؟
-تا دلتون بخواد.
+میتونی بگی؟
-نه.
+خودت به انتخاب خودت یکیش که باحاله رو و میتونی بگی تعریف کن.
-یکی از دفعه هایی که اجرا داشتم و وزیر وزرا هم نشسته بودن. صدابردار میکروفون من رو درست کرد اما صدای من خش بود و بقیه هم میشنیدند و اومد و یه سوال از من پرسید که نمیتونم بگم! در همون حینی که این سوال رو پرسید میکروفون رو وصل کرده بود و من هم پشت صحنه بی پرده با دوستان صحبت میکنم و سوال رو جواب دادم.
یهو دیدم همه ساکت شدن و وقتی به سمت جمعیت برگشتم دیدم همه جمعیت به جای اینکه محل اجرا رو نگاه کنند برگشتن و دارن اتاق فرمان رو نگاه میکنن.
من برگشتم یه فحش به آقای صدابردار دادم و سه نفس عمیق کشیدم. چطوری برخورد کردم که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده و اون ها هستن که انگار مواد زدن.
+پس اعتماد به نفس یا در حقیقت اعتماد به سقف تون رو فعال کردید.
-نمیدونم چی بود.
+من خودم یه دفعه به جای اینکه بگم رئیس محترم دانشگاه که مرد بود گفتم رئیس محترمه دانشگاه و ت آخر رو گذاشتم.
-اون سوتی نیست.
+پیش میاد. خارجی صحبت کردن خوبه نمیدونم این جوک رو شنیدی یا نه که میگن طرف تو خونش جلوی بچهاش فحش های رکیک میداد و وقتی بچه میپرسید چی میگین میگفت ما داریم خارجی صحبت میکنیم. بچه میره مدرسه با معلم میپرسه کی بلده غیر از فارسی زبان دیگهای صحبت کنه و این بچه هرچی که یاد گرفته رو میگه و دیگه هیچ جا ثبت نامش نمیکردن. انگار خارجی صحبت کردی.
-اتفاقاً این سوتی باعث شد که یخ جمعیت بشکنه و اون یکی از بهترین برنامه هامون شده بود. قبل این جمعیت خیلی خشک نشسته بودن و بعد از اون هرچی میگفتن میخندیدن و سر تکون میدادم و ببین چی گفتم که انقدر همراه شدن.
+قطعاً سوتی نبوده و حریم خصوصی شما بوده. من دیدم که شما با مجموعه های بزرگ مثل دیجی کالا و با سلام هم کار کردید. نحوه کارتون چطور بود و شما رفتید سراغ اونا یا اونا میان سراغ شما؟
-اولین برندی که باهاش کار کردم شهر فرش بود و بعد از اینکه گوشیم زنگ خورد و با هم صحبت کردیم من هیچ درکی از مجموعه نداشتم و آشنایی خوبی باهاشون نداشتم. فکر کردم مثل برندهای معمولی دیگه هستن. کار را انجام دادم و فکر میکنم اون سال جز پر تکرارترین کارها هم شد.
+چطوری شما رو پیدا کردن یعنی از طریق فضای مجازی مثل اینستاگرام و آپارات؟
-قطعاً. بچههایی که در این حوزه هستند کار هاشون رو در فضای مجازی مثل اینستاگرام و آپارات به اشتراک بذارن تا بقیه ببینن. حتی اگر خودشون هم کاری ندارن از بقیه اجازه بگیرن و کارشون رو استفاده کنن مثلاً ویدیو از یوتیوب بردارند دوبله کنن و…
+شما از بانک صدا هم استفاده کردید؟
-بله باهاشون همکاری داشتم از اینکه بازخوردش چطور بود بگذریم من الان مشتری هام هم مشتریهای قدیم هستن و پیج طوری نیست که بگیم مشتری جدید خیلی میاد.
+کسی بوده از کار شما استفاده کنه و شما شاکی بشید و این کار بدون اجازه باشه؟
-مثلاً چطور؟
+یعنی مثلاً از ویدیو یا صدای شما استفاده کنه.
-نه نشده به خاطر اینکه معمولاً کارهایی که انجام میدم کلمات مشخصی دارن و نمیشه این استفاده رو ازشون کرد. خیلی هم صدای مشابه خودم نشنیدم. اگه شنیدید بگید چون برام جذابه.
+خودتون دوست دارین تو کدوم زمینه بیشتر کار کنید تبلیغاتی دکلمه و…؟
-من همشو دوست دارم دلی رو هم دوست دارم.
+جدی چون کار تیزر تبلیغاتی یه حال دیگهای داره و باحاله نگار ۳۰ ثانیه یه کار جذاب رو تولید میکنی. شما الان چه سبکی کار میکنین؟
-سبک های متفاوت ما نریشن های متفاوت داریم، نریشن مذهبی داریم ،حماسی داریم، احساسی داریم ،تو نریشن های مذهبی ممکنه یکم هیجان بیشتر باشه، تو نریشن های احساسی یکم سبک باکلاس تر کار میکنیم و انواع متفاوت.
+پس همه سبک ها رو دوست دارین.
-بله.
+استودیو شخصی دارید یا میرید و در استودیو دیگه کاراتون رو ضبط میکنید؟
-ندارم و فکر میکنم انقدر رفتم استودیو دیگه الان از اونجا ارث ببرم.
+چرا استودیو شخصی خودتون رو ندارید؟
-چون نمیخواستم تمام زندگی و کارم رو روی این بحث بزارم.
+یعنی هر وقت پروژه خوب بیاد میرید؟
-بله چون کسی که اونجاست همه زندگیش رو گذاشته در عرصه صدابرداری. من سعی میکنم در کار خودم متخصص باشم و اون هم در کار خودش اگر هم روزی برسه که چه بهتر.
+خیلی خوبه. اگه ویدیو داشتی میتونی بیای به جای ما ضبط کنی. جای ما.
-میدونی که کلمه جای ما مشهدی هست. جای دیگه اگر بگی من جای درخت وایسادم یعنی درخت رو برداشتم و به جاش ایستادم.
+من چون یه مدتی جای یکی از روستاهای تهران زندگی کردم این لهجهها با هم قاطی شده. سوال بعدی اینه که تا حالا نریشن خوندین که خودتون قبول نداشته باشین؟
-بله.
+مثلاً چی؟
-بماند. فکر میکنم این ششمین بماند ای بود که گفتم.
+درسته. مثلاً سیاسی بوده؟
-مثالهای کوچک اگر بخوام بزنم مثلاً یه پیج بود که سبکش کلاً ناله کردن بود و همینطور هم ویو میگرفت. پیج خودم بود و حال خوبی نداشت. در حدی که مردم میومدن دایرکت و میگفتن اگر راه داره و میشه ما بریم با دختره صحبت کنیم که برگرده! من خودم حالم خوب بود و شاد و شنگول بودم اما پشت میکروفون که میشستم با حالت ناراحتی ویدیو ضبط میکردم و فاز خودکشی میداد. بعد از اون هرچی ویدیو اینطوری داشتم از پیج پاک کردم.
+پس مردم چی؟
-نظرم این بود که اگر شما دوست دارین روزنامه قسمت حوادث رو بخونید من نمیتونم مسئولیتش رو قبول کنم.
+پس حالت باهاش خوب نبود.
-آره ولی مخاطب دوست داشت و برای اون میذاشتم. البته الان هم پیشنهاد میدن مثلاً این پیج ها رو دیدین که میگه زن رونالدو رو تا حالا دیدین؟ من از این چرت و پرت ها هیچ وقت نمیخونم. پولش هم خوبه اما این کارو نمیکنم به خاطر اینکه وقت مردم رو برای این چیز ها نگیرم. یه چیزی میخونم که به درد مردم بخوره.
+خیلی عالی. تو بحث آموزش شما الان چی آموزش میدید؟
-فن بیان آفلاین هست و در مشهد حضوری. خیلی دیر به دیر حضوری میذارم و گویندگی رو هم گزیده، اعلام عمومی هم نمیکنم و هرکس میاد در خفا میپرسه بهش میگم. اگه دوره هایی رو گذرونده باشه و سطحش خوب باشه میاد داخل.
+یه سوال دیگه بپرسم رفیق رفقای ما که کار گویندگی این طرف و اون طرف انجام میدن عادت میکنن اینطور صحبت کنن یا ادا در میارن؟ چون ما رفته بودیم یه جایی و یک بنده خدایی داشت صحبت میکرد و ما فکر میکردیم داره ادا در میاره ولی بعد دیدیم که شیوه واقعی صحبت کردنش همین هست.
-آره تعریف میکنن که یکی تصادف کرد با ماشین یکی دیگه و اومد بیرون و به حالت آلن دلون گفت چیکار میکنی آقا. فرد روبرو گفت خیلی رانندگی خوبی داری ادای آلن دلون هم در میاری. این سبک گفتن فقط مال گویندگی هست و فقط باید پشت میکروفون و برای گویندگی استفاده بشه و نباید جای دیگه ازش بهره برد.
اگر داره جای دیگه استفاده میشه ناپختگی اون فرد رو میرسونه. همه ما یه ضعف هایی داریم و من هم در جوانی و دوران قبل ناخودآگاه شاید از این شیوه استفاده کرده باشم و صدام رو برای افراد دیگه به حالت گویندگی در شرایط معمولی درآورده باشم. حتی شاید هیچ بهرهای هم از اون خانم نمیخواستم که به من برسه اما این حالت ناخودآگاه اتفاق میافتاد. اون زمان دوربین که روشن میشد من اینطور بودم و یا دکمه ویس رو که میزدم.
+پس این تفاوت دو منظر باید ملکه ذهن بچهها بشه.
-دقیقاً باید همینطور باشه من که هیچ وقت به عنوان مثال با کفش پاشنه بلند آشپزی نمیکنم، نکته بسیار خوب دیگه در زندگی من این بود که وارد عرصه بازیگری شدم و اونجا کارگردان به من میگفت چرا صدات رو اینطوری میکنی و ادا در میاری و اونجا من مجبور شدم با حالت معمولی صحبت کنم. اونجا دیگه من دوبله رو گذاشتم کنار و دیدم که نقش یک هم دارم و خیلی هم خوبه، اما واقعاً دوبلوری نداریم که قالب نداشته باشه.
+یعنی چی قالب نداشته باشه؟
-همین لحن اینطوری که باهاتون راجع بهش صحبت کردم. یعنی صداسازی داره. یعنی لحن دوبلوری یا همون لحنی که اگر دقت کرده باشید صداسازی و آهنگسازی خاصی داره. چندین سال پیش یه استانداردی برای لحن دوبلوری ساخته شده و میبینی که همون لحن و آهنگ رو دارن. من بعد از اون دوبلوری رو گذاشتم کنار و سعی کردم زندگی معمولی خودم رو داشته باشم. یکی از افتخارات همینه که دیگه بهم نمیگن صدات قشنگه. چون حالت معمولی صحبت میکنم و اگر فرد ازش بپرسن که صدای من قشنگه یا نه دقت میکنه و میگه آره قشنگه. اگر دو کلمه حرف بزنم و بگن چه صدای قشنگی داری من دیگه از اصل موضوع پرت شدم. مثل گفتن چشات چقدر قشنگه.
+خیلی هم عالی. ما در پادکست مون از تجربه های متفاوت افراد استفاده میکنیم و تا اینجا هم خیلی موارد خوبی در مورد صدا برداری و گویندگی از شما یاد گرفتیم. ممنونم و سوال بعدی اینه که دیدم شما در زمینه های دیگه هم کار میکنید و یه مدت برای تبلیغ خیلی خوب کار میکردید. در اینستاگرام شاهد این قضیه بودم.
یادمه که تبلیغ هایی که در اینستاگرام میگرفتید و خیلی خفن کار میکردید و بازخوردهای خوبی گرفتید. من یادمه نشست تخصصی گرفته بودیم و دیدیم که چقدر کولاک کردید. فضای تبلیغ در اینستاگرام چطوره مخصوصاً برای کسایی که میخوان کار کنند و مدرس هستن. میدونم به مشاوره هم در این زمینه میدید و میخوام بپرسم که باید چه کاری انجام بدن. شما پیج خودتون رو تا چقدر بالا بردید؟
-چهل و چهر کا و پونصد.
+با تبلیغات؟
-از تبلیغات هم هیچی نیومد.
+یعنی همش با تولید محتوا بود؟
-بله.
+یک مقدار راجع بهش توضیح میدید از فضای گویندگی و….؟
-اول اینکه غر زدن از فضای مجازی رو بذاریم کنار چون چیزی که داره به ما میرسونه مقدسه و نمیتونم بگم چیز بدی هست. نمیتونی بری در فضای مجازی غر بزنی و بعد بگی چرا من رشد نمیکنم اول باید اون تقدیس رو و اون احترام رو به جا بیاری. اینستاگرام و آپارات یا هر بستر دیگهای که داره این کارو برای من انجام میده مقدس هست.
نکته دیگه اینکه مثل من کار رو ول نکنید. من به علت یه سری اتفاقاتی که در دو ماه زندگیم افتاد نتونستم ادامه بدم. من الان باید یه مبلغ بزرگی خرجش کنم تا دوباره برگرده به اون حالت. پیوسته مطلب بزارید. یکی از دوستان حرف خوبی میزد که یا باید محتوات به شدت درب و داغون باشه یا به شدت تخصصی که بتونی رشد کنی. حد وسط هم نداره و باید انتخاب کنی.
+درسته. یا انقدر باید بد باشی که فحش بخوری
-به قول امروزیها چیپ باشی.
+بعضی موقع ها به دوستان میگم که نکنه ما داریم کار رو اشتباه انجام میدیم. چون کاور خوب محتوا سر وقت و…. داریم اما یهو یه نفر با یه گوشی ۴ میلیونی میاد و محتواش سر صبح وایرال میشه.
-محتوا واقعا مهمه. یکی از دوستان یک سری در یکی از رسانه ها گفت من میدونم چه محتوایی وایرال میشه و همه یه حدسی زدن. اما تهش ایشون گفت محتوایی که خدا بخواد. یعنی شاید اون محتوایی که وایرال میشه عملاً هیچی نداره اما وایرال میشه. شاید حتی خاک و خل داشته باشه اما فعلاً میدونیم که اون محتوای خاک و خولی هم وایرال میشه.
+واقعا شانس هست. بود محتوایی که چندین روز روی دسکتاپ من بود و ازش ایراد میگرفتم، اما دیگه گفتم بزار بره اینستاگرام و دقیقاً همون محتوا برای پیج ۸۰۰ نفری دو کا یا ۲۰۰۰ نفر فالوور آورد.
-یه سری الگوریتمهای مخفی وجود دارن که ما ازشون خبر نداریم و اون الگوریتم ها باعث میشه که این محتوا ها وایرال بشه.
+شما به من گفتید که محتوای چیپ نمیسازی و معمولاً محتوایی رو تولید میکنی که یه چیزی به مخاطب آموزش بده.
-محتوای چیپ هم ساختم.
+جواب هم گرفتید؟
-متاسفانه خیلی زیاد. البته قضاوتم نکنید و محتوای چیپی که میگرفتم همین زبان ورزی های معمولی بود. البته با همینها چند میلیون ویو و فالوور گرفتم. الان چیپ میبینم. همین الان ممکنه از این ویدیو ها بذارم گر بزارم ویو میگیرم اما به سبک دیگهای میذارم که بار علمیش بیشتر از بار سرگرمی باشه.
+اگر کسی بخواد کار علمی بکنه و کار چیپ انجام نده مخاطب اون رو پس نمیزنه؟ مخاطب اینطور شده و چیکار کنیم که مخاطب رو خسته نکنیم. مثلاً تولید محتوای تمیز و مرتب داشته باشیم و اینکه این کار میگیره یا نه. مثلاً به نظر من الان خانم ها در اینستاگرام ۱۰ یک جلو هستن. یعنی در حالت معمولی ۱۰ یک جلو هستن غیر از اینکه اگر خدایی نکرده بخوان استفاده های دیگهای داشته باشن.
-بله. اینجاست که من از کلمه ی بماند استفاده میکنم.
+میشه از بماند استفاده نکنیم و کلمه رو عوض کنیم ؟چون میخوام سوال دیگهای بپرسم.
-میتونیم از کلمه های دیگه مثل بگذریم و…. هم استفاده کنیم.
+از اینستاگرام هم میشه یاد گرفت؟
-بله. از اینستاگرام همیشه یاد گرفت. بوده من محتوایی گذاشتم و به خودم گفتم مرحبا به این پست و اون محتوا اتفاقاً کمترین ویو رو هم گرفته. اما خودم میدونم اون کسی که میشینه و این پست رو میبینه چی با خودش میبره.
+اما خب واقعاً یوتیوب خیلی نرم افزار خوبی هست و من بهش میگم دانشگاه یوتیوب، چون میشه خیلی چیزا ازش یاد گرفت. اگر بخوام یکم بحث و شخصی تر کنیم وارد درآمدتون بشیم و گفتید از این مبحث درآمد دارید. درآمدتون رو به ما میگید؟
-نه! نمیخوام دیگه از کلمه بماند استفاده کنم.
+اگر کسی بخواد در این زمینه کار انجام بده می تونه چه تارگت های مالی رو رد کنه؟
-ماهی ۴۰ یا ۵۰ به بالا میتونه.
+یعنی با یه سال تلاش میتونه؟
-نه بیشتر زمان میبره. اما اگه ارتباطات خوبی داشته باشه پشت کار داشته باشه فن بیان خوبی داشته باشه میتونه.
+یعنی کار اجرا داشته باشه؟
-نه این ۲ از هم جدا هستن و باید از دو رشته جدا تصور کرد. اما مکمل هم هستن.
+یعنی اعتماد به نفس رو داشته باشه صدای خوب رو داشته باشه و….؟
-اون ویدیو تصویری تو اگر بگیره خیلی تاثیر داره. ما در اجرا هم درآمدهای خوبی داریم .از ساعتی ۱۰ تا ۲۰ تومن شروع میشه. میتونید در دورههای ما شرکت کنین و یاد بگیرین.
+اوضاع دوره ها چطوره؟
-قدیم خیلی خوب بود و سریع پر میشد. اما به خاطر همون دو ماهی که ول کردم دیده نمیشه. دیگه نمیشه در پیج خبر داد که داریم دوره میذاریم. همین دوره هم که پر میشه مثلاً ۴ ماه باید منتظر موند.
+یعنی دوره ها رو محدود کردید؟
-نه ،من خودم انرژی میافته.
+یعنی پیوسته هست و برای همین؟
-آره. جلسه دو هفته هست و من چون تمام زندگیم رو روی دوره میذارم اگر دو دوره پشت سر هم باشه، دچار سستی و یک خط میشم. بنابراین فاصله بینش رو رعایت میکنم. یه چیزی هم به من اضافه بشه چون قرار نیست فقط بقیه استفاده کنن.
+روتین دیگهای هم غیر ورزش دارید؟
-مطالعه. پول خرج کردن برای آموزش.
+مثلاً چه پولی خرج کردید؟
-همین الان و آخرین دورهای که شرکت کردم سطح ۲ کوچینگ بود.
+دوره کی رو خریدید؟
-نخریدم و شرکت کردم دوره آقای یاسر متحدی که از دوستان قدیمی من هستن. غیر اون برای کتاب و مطالعه هم هزینه میکنم.
+چطور کتاب هایی؟
-کتاب هایی که یقیناً بهم کمک کنه. رمانها رو دارم کم کم کنار میذارم چون ممکنه از کل رمان من یه برداشت کوچیکی داشته باشم و زمانم رو از دست میدم و مسئله زمان برام مهم هست. یعنی وقت ندارید کتاب های خوب بخونید و باید کتابهای عالی رو بخونید.
+چه کتاب هایی بیشتر میخونید یکی دو تا بهمون معرفی کنید؟
-مثلاً الان اگر بخوام آخرین کتابی که بهتون خوندم رو بگم تفکر سریع و کند هست. کتاب تفکر زائد رو ۱۰ سال پیش خونده بودم و چند وقت پیش دوباره خوندمش. کتاب از آقای محمد جعفر مصفا هست.
+باحال ترین کتابی که خوندی رو اگر بخوای معرفی کنی چی میگی؟
-خیلی از کتابها بوده.
+مثلاً میتونی نام ببری؟
-در حوزه معنویات کتاب کیمیاگر پائولو کوئیلو خیلی برام شیرین بود. از نادر ابراهیمی یک عاشقانه آرام را دوست داشتم. و الان که دارم فکر میکنم در حوزه معنویات بیشتر دوست دارم بخونم.
+یعنی در حوزه فلسفه غرب؟
-معنای خیلی گستره بزرگی داره و کلاً اون چیزی که کمتر به مادیات توجه داشته باشه. کتابی که به همه هم توصیه میکنم که بخونن کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید جفری یانگ هست. حتماً باید حداقل همه یک دفعه این کتاب رو در زندگی شون بخونن.
+خیلی هم عالی. در مبحث گویندگی و آموزش فن بیان چه کتابی بهمون معرفی میکنید؟
-در زمینه فن بیان یک زمانی کتاب صدای خود را آزاد کنید خیلی روی بورس بود. اما بعدش که مکاتب جدید آوازسازی و صدا اومدن این کتاب مقداری منسوخ شد. کتاب فن بیان اگر اشتباه نکنم اثر آقای سلحشور، این کتاب از تمام کتاب هایی که خوندم کتاب خوبی بود. ولی کلاً این مسئله رو نمیشه از کتاب خیلی یاد گرفت. شاید حتی شروع خوبی هم نباشه چون هر کتاب نواقصی داره، و شاید توهم دانایی ایجاد کنه. من شاید انقدر که به شاگردانم گفتم کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید بخونن هیچ کتاب دیگهای رو نگفتم. گفتم همین کتاب رو بخونن و خسته و سنگین شون نکنم احتمالاً بهتره.
+کتاب خوندن واقعاً کمک میکنه و من خودم یه عادت بدی که چند وقت پیش پیدا کرده بودم این بود که هر کتابی که میخوندم اسمش رو مینوشتم و بعد از یه مدت با خودم گفتم چرا دارم اسم این کتابها رو مینویسم و مثلاً میخوام به خودم بگم که در این مدت این مقدار کتاب خوندم؟ فهمیدم این اخلاق بدی هست و فکر میکنی که چیزی پیدا کردی. این خودش بزرگترین حجاب هم هست.
-من بعد از خوندن تئوری انتخاب از خودم پرسیدم چقدر از این کتاب یاد گرفتی. اگر ۲۰ یا ۲۵ درصد باشه باید دوباره بخونی به جای خریدن یه کتاب جدید.
من یکی که از باحالترین کتابهایی که خوندم خاطرات بدل صدام بود. خیلی کتاب عجیبی بود. میخائیل رمضان بدل صدام هنوز زنده است و در سال ۲۰۰۳ و در ماجرای جنگ آمریکا و عراق از دست پسر صدام فرار میکنه چون با هم مشکل داشتن. میره نیویورک و همچنان زنده بوده و خاطراتش رو چاپ میکنه. این کتاب رو سوره مهر چاپ کرده، خیلی جالبه و زندگی صدام و جنایت هاش رو نشون میده. خیلی به بحث شناسایی عراق کمک میکنه مهمان قبلیمون گفتن که شما میتونین جریان فلسطین رو باهاش بشناسید. به عنوان مثال همه فکر میکنن صدام جنون داشته اما نداشته.
شاید قدرت به این وضع و اوضاع درش آورد. پدر صدام یهودی بوده در تکریت و با یه خانمی ارتباط نامشروع میگیره و صدام به دنیا میاد. البته اینها چیزهایی هست که میخوای رمضان گفته و من گناهش رو نمیشورم! پدربزرگ صدام یه دیوانه ای رو پیدا میکنه و به عقد مادر صدام در میاره که بگن این بچه برای این دیوانه هست. چیز عجیب و غریبی بود و درسهایی داشت. به عنوان مثال ما فکر میکنیم که صدام خیلی آدم شجاعی بوده آدم به شدت ترسو و افسرده ای بوده و این رو میخائیل رمضان در خاطراتش میگه. و خیلی عجیب هست که زندگی هزاران نفر و شاید میلیونها نفر رو تحت تاثیر قرار داده.
-برای من این نکته مهم هست که اگر بیای جنایات آلمانها رو بخونی یک معنی میده اما اگر در این مورد انسان در جستجوی معنا رو بخونی ویکتور فرانکل رو بخونی یک معنی دیگه میده. این برای من مهم هست که تو درس بگیری.
+واقعا مهم هست. کتاب صوتی هم کار کردین؟
-نه.
+قبول دارید؟
-بله. چون پول خوبی نداشته کار نکردم.
+خیلی طول میکشه درسته؟
-همه چی رو داریم به پول ربط میدیم ، البته مسئله مهمی هست. آخه میدونی چیه من تند خوانی بلدم و در اون صورت باید یک ساعت بشینم و به صدای گوینده گوش کنم..
+البته خیلی هم فرق داره که چه نوع گویندگی ای باشه و صدای گوینده هم مهمه.
-عزیزم شما دارید برداشت یک گوینده را از کتاب میشنوید و به قول دوستان این برداشت خالص نیست و اگر خودتون بخونید بهتره.
+درسته شما کار نوازندگی هم انجام میدید؟
-این از اون سوالا بود که از روی شیطنت پرسیدین!
+کم کم سوال هام داره تموم میشه.
-بله، کار میکنم. یک ساز آفریقایی هست به نام لاکوتا که من از بین از تمام سازها اهمیت خاصی به این ساز میدم.
+چرا؟
-چون نوای عجیبی داره. یعنی اون چیزی که توی ویدیو ها میشنوی به اون چیزی که خودت با گوش های خودت میشنوی فرق داره.
+مثلاً من خودم به شخصه پیج هاتف رو دوست دارم و سه تار که میزنه خیلی علاقه دارم و خودم هم گوش میکنم. اما یه بار یکی از دوستان در دانشگاه سه تار زد و به قول شما از نزدیک دیدن و شنیدنش خیلی فرق داشت و من مبهوت شده بودم. شنیدم که میگن آدم رو شرطی میکنه. مخصوصا اگر بالای ۳ یا ۴ دقیقه باشه. چرا اثرش اینطوره چون ساز رو دارم میبینم این اثر رو داره یا نه اثر خود ساز هست که در ظرف ام پی تری جا نمیشه.
-شما به مطلوبیت دستگاه صوتی طرف هستی.
+یعنی یه سری از آواها رو دستگاه نمیتونه انتقال بده.
-چون داره داده صدا رو به داده تبدیل میکنه و بعد دوباره اون داده رو به صدا تبدیل میکنه و این خیلی کار رو متفاوت میکنه. اون صدا اصلاً نمیتونه به خوبی وارد دستگاه صوتی بشه و واقعاً باید حضوری شنید. در دستگاهها و آلات موسیقی سه تار و گیتار در این زمینه بهتر هستن، اما این ساز رو اصلاً نمیشه غیر حضوری شنید.
+چطور میتونیم استفاده کنیم؟
-عدد ۴ رو پیامک کنید!!
+خودتون یاد گرفتید؟
-کلاس میرم.
+سخت هست آموزشش؟ و چقدر میرید؟
. -نه آسون هست و من الان ۸ جلسه دارم میرم
+قیمتش چقدره؟ حس و حالش رو دوست دارم.
-خود ساز از قیمت کلاس بیشتره و حدود پنج تا شش میلیون تومان هست.
+آها.
از پشت صحنه:
یادتونه راجع به اون ادا اطوار هایی صحبت کردید که بعضیها در کلیپ هاشون استفاده میکنن؟ راجع به اون بگید.
-یه قالبی هست که بعضیها فکر میکنن اگر خودشون رو در اون قالب بزارن بهتر هست. اگر در شب شعر شرکت کنید این قالب رو اونجا مشاهده خواهید کرد. من خیلی شعر دوست دارم اما وقتی شرکت میکنم خودزنی میکنم.
+در شب شعر هرچی که بخونی میگیره؟ مثل مهران مدیری که میگفت پول آب جدا و پول برق جدا.
-اونجا انقدر حال خوبه که هرچی تو بگی یه برداشت هنری براش هست. الان این ویدیو پخش میشه و ضد من استفاده میشه اما این رو باید بگم که واقعاً بعضی از شعرهایی که در شب شعر میشنوم به این صورت هست که میگم این شعر خوبه اما لایق این همه به به و چه چه نیست. باور کنید اگر چیزی بنویسید و واقعاً مقداری تلطیف ش کنید میتونید بخونید. شاید باورتون نشه اما چند سال پیش من یه متنی رو نوشتم و حتی اسمی روش نزدم و چند سال بعد دیدم که به اسم شعرای بزرگ و معروف خورده و حتی به اسم آقای عباس کیارستمی.
+فضا فضای خاصی هست.
-تا اونجا که یادمه شعر اینطور بود که بهشت آنجاست که من باشم و تو باشی و دست راست من لا به لای موهای تو و دست چپم در حال نوشتن شعر. اما صبر کن من که چپ دست نیستم. ایرادی ندارد تا آن روز تمرین میکنم چون اولویت با موهای توست. من این متن رو نوشتم و با خودم گفتم از این متنها خیلی دارم و این هم مثل متنهای دیگه و گذاشتم ش.
+مثل متنی از امیرالمومنین که وایرال میشه و به اسم کوروش خورده.
-اره. مثلاً من شاهکار سعدی اکسیر عشق بر مس ام افتاد و زر شدم رو با این اشعار مقایسه میکنم و به خودم میگم اسم اون رو هم شعر میذارید و اسم این مدل اشعار را هم شعر میذارید؟ بزارید مقداری احترام هم حفظ بشه.
+شما به عنوان مجری باید حفظیات هم زیاد داشته باشید درسته؟
-به عنوان مجری بله.
+دیدم که حفظیات هم دارید. فلوت رو که برامون نیاوردید اما یه چیزی با این صدای زیبا برامون بخونید؟
-مثل پول آب را جدا میدهیم و پول برق جدا.
+انصافاً خیلی نقد خوبی از مهران مدیری بود. من اون زمان نوجوان بودم و بعد متوجه شدم که قضیه از چه قراره.
-البته تاثیری نداشت و شبهای شعر بدتر شده.
+پس برامون بخونید؟
-حافظ بخونیم.
+هرچی که از دلتون برمیاد بگید. از پروین اعتصامی شعر هر بلایی کز تو آید رحمتی است حفظ هستید؟
-نه.
+اگر براتون بیاریم میخونید؟
-بله.
+داستانش رو میدونید چیه؟
-نه.
+داستان پیرمردی هست که یک بچه مریض داره و میره تا با بدبختی برای این بچه سوپی عدسی چیزی پیدا کنه تا بتونه بخوره. میره چند تا دونه گندم با بدبختی پیدا میکنه میبنده به لباسش و گره لباس باز میشه و گندمها میریزه رو زمین. بعد از ریختن گندم ها شروع میکنه به کفر گفتن که خدایا گره اشتباهی رو باز کردی و نتونستی گره لباس من را از گرههای زندگی تشخیص بدی. بعد از اون میبینه لابلای گندمها سکه طلا هست. بعد از اون توبه میکنه و شعر پروین اعتصامی در ادامه میاد.
+خیلی زیبا میخونید.
-من این داستان رو خیلی دوست دارم.
+خیلی ممنون از حضورتون و خیلی لذت بردیم.
حامی پادکست ما یک بستهای را برای همراهان ما آماده کردن. در جهت تکریم مهمانها این بسته را تقدیم شما میکنیم. فومو تک که اسپانسر ما هستن تولیدات لوازم جانبی موبایل دارن. محصولات شون از خارج میاد اما تولید شون در داخل ایران هست و کارگران ایرانی دارن کار میکنن. لطف کردن ۶ تا از محصولهای پرکاربردشون رو به ما دادن که تقدیم مهمان هامون کنیم.
+محصولات شون واقعاً با کیفیت هست. خیلی لطف کردید تشریف آوردید ازتون تشکر میکنم. خسته نباشید میگم به دوستان و امیدوارم که از اینی که هستید بالاتر و موفقتر ببینیم تون. خسته نباشید و خدانگهدار.